اولین آمپول
سلام به همه دوستان
دو سه روز كه بيحال و مريض شدم همش هم سرفه مي كنم كه ماماني دلش كباب مي شه ديروز رفتم دكتر به هم آمپول داد بابايي كه دلش و نداشت بياد ببينه ماماني منو برد از اتفاق عمه زهراجون كشيك بود و اون برام آمپول زد ماماني بيشتر از من دردش گرفت چون وقتي داشتن آمپول مي زدن اون ناخود آگاه جبيغ كشيد نيكني جون هم مريض شده با هم در سرفه كدن سمفوني راه انداخته بوديم خدا رو شگر الان بهتر شدم ماماني هم نتوست درس بخونه اين چند روز ان شا ا.. امتحاناش زودتر تموم بشه
خونه بازي كردن من و نيكان قبل از شديد شدن مريضي
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی