پرهامپرهام، تا این لحظه: 12 سال و 4 ماه و 1 روز سن داره

IQSON

واما بالاخره بای بای پوشک

1393/6/25 12:01
نویسنده : roz
346 بازدید
اشتراک گذاری
بازگرد ای خاطرات کودکی / بر سوار اسبهای چوبکی
خاطرات کودکی زیباترند / یادگاران کهن ماناترند
درسهای سال اول ساده بود / آب را بابا به سارا داده بود
درس پند آموز روباه و خروس / روبه مکار و دزد و چاپلوس
روز مهمانی کوکب خانم است / سفره پر از بوی نان گندم است
کاکلی گنجشککی باهوش بود / فیل نادانی برایش موش بود
باوجود سوز و سرمای شدید / ریزعلی پیراهن از تن می درید
تا درون نیمکت جا می شدیم / ما پر از تصمیم کبری می شدیم
پاک کن هایی ز پاکی داشتیم / یک تراش سرخ لاکی داشتیم
کیفمان چفتی به رنگ زرد داشت / دوشمان از حلقه هایش درد داشت
گرمی دستانمان از آه بود / برگ دفترها به رنگ کاه بود
همکلاسی های درد و رنج و کار / بچه های جامه های وصله دار
بچه های دکه سیگار سرد / کودکان کوچک اما مرد مرد
کاش هرگز زنگ تفریحی نبود / جمع بودن بود و تفریقی نبود
کاش می شد باز کوچک می شدیم / لااقل یک روز کودک می شدیم
یاد آن آموزگار ساده پوش / یاد آن گچ ها که بودش روی دوش
ای معلم نام و هم یادت بخیر / یاد درس آب و بابایت بخیر
ای دبستانی ترین احساس من / بازگرد این مشق ها را خط بزن

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (3)

شادی خانم
26 شهریور 93 20:24
سلام تبریک عرض میکنم پرهام جونم یه پا مرد شد دیگه واسه خودش ممنون اره چشم به هم بزنی بزرگ میشن
مامان نازنین
27 شهریور 93 14:32
به سلامتی ایول به آقا پرهام .ودست مریزادبه مامامنش ممنون عزیزم
خاله مرضیه
29 شهریور 93 10:31
سلام خاله جون .يعني باي باي پوشكت تو حلقم .خوش به حالت با اين مامان با ذوقت كه هميشه كاراي جديد ميكنه چه کنیم دیگه ما اینیم
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به IQSON می باشد